این متن ادامه نوشته های قبلی ام با موضوع فرعی جنس دوم و ادعاهای پوچ پیرامون جایگاه زنان در جامعه امروز ماست . دوستان و خوانندگان مطالب قبلی من با اصرار می پرسیدند که چرا این نان را انتخاب کرده ام ؟ به همه این عزیزان اگر ساکن کشور هستند می گویم که دلیلش بسیار روشن و آشکار است : کافیست به اطرافمان نگاه کنیم تقابل و تعامل شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و به ویژه دینی و مذهبی را در نظر بگیریم آن وقت در خواهیم یافت که پرا ادعاهای ما مردم به ظاهر دین دار با عملکردمان تا این حد متفاوت است .
ما در مملکت عزیزمان ایران ، هر سال موظف هستیم دو ماه از سال یعنی ماه های محرم و صفر را برای امام حسین شهید و یارانش عزاداری کنیم . بدیهی است که در طول این دو ماه می باید هرگونه شادی را که منشا کفر و گناه دارد به کنار گذاشته فقط گریه کنیم . بر سینه هایمان بکوبیم سیاه بپوشیم و عزادار باشیم .
در طول چند سال گذشته جوان های کشورمان نام عجیبی را برای این ایام به خصوص دهه اول ماه محرم انتخاب کرده اند : " حسین پارتی " اختصاص این نام دلایل متعددی می تواند داشته باشد اما مهم ترین دلیل آن ارتباط برقرار کردن دختران و پسران است بدون هیچ دغدغه خاطر و نگرانی از محدودیت هایی که در سایر ایام سال وجود داشته و اعمال می شده است . این نامگذاری پر بیراه نیست با فراغ بال و با آسودگی خاطر از نیمروز تا صبح روز بعد به بهانه عزاداری یا بردن ثواب و یا خدمت به امام شهید و مظلوم مان _ امام حسین روابطی برقرار می شود و رفتارهایی صورت می گیرد که در ممالک و اجتماع های دور از این و غیر مذهبی هم نمی توان شاهد آن ها بود .
این امر به خودی خود و به تنهایی نمی تواند بد و ناهنجار باشد اما مصیبت بزرگ آن جاست که در طول ده ماه باقی مانده از سال تمام تلاش حاکمان امور اجتماعی و فرهنگی این بوده که این دو جنس مخالف را که دو قطب آن ربا می مانند از هم دور نگه دارند . پس چه چیز باعث می شود که در این ایام سیاست های کلان فرهنگی و اجتماعی و مذهبی به یکباره تغییر کند ؟ به نظر می رسد که یک دلیل بیشتر نمی تواند داشته باشد و آن هم نمایش گستردگی مراسم عزاداری ، نشان دادن پایبندی های مردم به دین و مذهب و بازگویی آن برای خود این مردم و دیگر مردم جهان است . سیاست خوبی است مگر نه ؟
اگر به هر دلیلی و با هر بهانه ای یا انگیزه ای مردم رغبت بیشتری به شرکت در این مراسم داشته باشند معنایش این است که در راستای اهداف کلان حاکمان وقت حرکت کرده اند دیگر مسایل را باید فراموش کرد و یا به صورت موقت به آن ها نپرداخت چرا که در این ایام سود واقعی این سو است و نه در جهات دیگر ...
من نمی خواهم بگویم این امر بد است یا خوب ، نمی خواهم بگویم اگر حتی برای مدتی هم که شده آزادی عملکردهایی ( که گاه البته به نفع جوان ها هم نیست و یا حداقل به این شیوه به نفع آن ها نمی تواند باشد ) نباید از مردم و جوانان گرفته شود بلکه می گویم درد جای دیگری است و باید برای درمان به ریشه هایش توجه کرد . اما چگونه ؟ شما به من بگویید . منتظرم .
ارادتمند همیشگی و دوستدارتان
دیگر پیمان
نظرات شما عزیزان: